جهنم اول

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

این منم...بانوی بانی این دنیای فانی.الهه لاهوت و ماهوت و ناسوت و هپروت.همه چیز بودم و هیچ چیز نشدم.شدم آن ناچیزی ک نمیخواستم بشم.سحرگاهون نامردان خدا بر پیکره ام سجدیدند...شامگاهون خدایان نامرد زنده بگورم کردند وخندیدند.آسمان ب حالم گریست. من جوانه زدم و با گستاخی تمام سر از خاک بر سرم برون کشیدم.یکبار دیگر متولد شدمو هزار بار دیگر مردم.ب جرم کرده و نکرده کردند خونم را در شیشه.کاردم ب استخوان رسیده و من با تلخندی مسخره تر از دلیل بودنم،هنوز هستم...هنوز هم این مرگ را میزیم و تظاهر ب زنده بودن را بازی میکنم.این منم یک روسپی گریان در کالبد یک قدیسه خندان!بازی میدم و بازی میخورمو بازی را میبازم و این قمار مسخره را هر روز و هرشب تکرار میکنم.خدایم را کشتم و خدایم کشت مرا.اشکهایم را شستم و اشکهایم نشست مرا.مرا از من گرفتند و پس ندادند مرا بمن.بازی دادندمو در بازی راهم ندادند . جهنم اول...
ما را در سایت جهنم اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mona kianarosa بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 17 فروردين 1393 ساعت: 1:26